معرفی فیلم

ادیپ شهریار

کارگردان: پیروپازولینی
محصول 1967 ایتالیا
فیلمنامه اقتباسی است از نمایشنامه ادیپ شهریار اثر سوفوکل در 428 قبل از میلاد.

در سال ۱۸۹۹، زمانی‌ که فروید کتاب تعبیر خواب خود را منتشر کرد، از افسانه ادیپ برای شرح و بسط نظریه‌ی رشدی خود استفاده کرد. ادیپ سوفوکلس شاهزاده‌ای یونانی و تنها پسر لایوس (شاه تبس) و ژوکاستا (یوکاسته) بود که در شرح افسانه‌اش، به نقل از ارتنگ آمده است: “وخشی (غیب گو) به لایوس گفت که اگر از یوکاسته صاحب پسری شود، آن پسر او را خواهد کشت. پس ادیپ را هنگام تولد به چوپانان سپردند تا در کوه «کیتایرون» رهایش کنند. اما چوپانان او را به «مروپه» (زن پولوبوس پادشاه کورنت) سپردند.
روزی یک نفر به ادیپ گفت که فرزند واقعی پولوبوس نیست، او آشفته نزد وخش معبد دلفی رفت تا حقیقت را جویا شود. وخش به جای پاسخ سوالش گفت که پدرش را خواهد کشت و با مادرش زنا خواهد کرد. پس ادیپ، از ترس آنکه مبادا مرتکب این کار شود، نزد پولوبوس بازنگشت و راه «تب» را در پیش گرفت. در راه به لایوس (پدر واقعی‌اش) برخورد و طی نزاعی به طور اتفاقی او را کشت. او در تب، معمای سفینکس (هیولای بالدار با سر زن و بدن شیر) را پاسخ گفت و پادشاه تب شد و نادانسته مادرش، یوکاسته، را به زنی گرفت. چون حقیقت را دریافت خود را کور و یوکاسته و شهر تب را ترک کرد. یوکاسته نیز خود را کشت.”
همانطور که زنا با مادر و قتل پدر سرنوشتی بود که برای ادیپ رقم خورده بود، فروید معتقد بود میل جنسی به والد غیر هم‌ جنس و نفرت، خشم و حسادت نسبت به والد هم‌ جنس اساس شکل‌ گیری تعارضات روان‌ رنجور و همچنین تعیین‌ کننده مهمی برای روابط بعدی فرد در دوره‌ تناسلی و انگیزه‌های گوناگون وی می‌باشد. مهم است که میل جنسی را با توجه به فضای روانی و تجربه‌ی کودک ۳ تا ۶ ساله در زندگی جنسی‌اش در نظر بگیریم.