من کاندیدای روان درمانی تحلیلی در دانشگاه تهران و فارغ التحصیل در سه مقطع کارشناسی روانشناسی، کارشناسی ارشد مشاوره، و دکتری اختلالات جنسی از دانشگاه JMI دهلی هستم. از سال 82 به عنوان درمانگر شروع به فعالیت کردم. در طول این دوران آموزش های حرفه ای گوناگونی از جمله مکاتب TA, schema, CBT، هیپنوتیزم بالینی، مشاوره ی پیش از ازدواج،  مدیریت بحران در خانواده، مشاوره با قربانیان خشونت و شکنجه، روان درمانی بیماران مبتلا به ایدز زیر نظر NACO، نوروفیدبک، هیپنوتیزم بالینی را گذرانده ام. سوابق حرفه ای من شامل تدریس کوتاه مدت در سه دانشگاه در ایران، روان درمانی و آموزش در سازمان بهزیستی و صدای مشاور تهران، روان درمانی و آموزش در بنیاد شهید تهران، همکاری با آموزش و پرورش به عنوان مربی آموزشی مروجین سلامت مدارس، همکاری با سازمان جهانی مبارزه با ایدز، سل و مالاریا(UN) به عنوان مربی آموزش گروهی برای پیشگیری از HIV/AIDS به مدرسان و مربیان بهداشت در مرکز استاد احمد آرام، مشاوره و درمان در مرکز مشاوره ی سه دانشگاه در تهران و اراک و رودهن، برگزاری جلسات تحلیل روانشناختی فیلم در فرهنگسرای ارسباران و نگارش مقاله هایی درباب تحلیل روانشناختی فیلم برای مجله شادکامی و موفقیت، برگزاری کارگاه های متعدد با عناوین:  خیانت، مشاوره ی پیش از ازدواج تحلیل ارتباط متقابل، بازی ها،  تحلیل پیش نویس، طرح واره ها، مشکلات ارتباطی با نوجوانان،  پس از جدایی، خود هیپنوتیزم، تربیت درمانگر جنسی برای روانشناسان و مهارت جنسی برای عموم و زبان بدن، در مراکز مشاوره ی شهر تهران، خانه های فرهنگ، بنیاد شدید و بهزیستی برگزار کرده ام. آثار منتشر شده ی من شامل ترجمه ی دو کتاب و شش مقاله است. ترجمه ی کتاب: ” Theory and practice of group counceling” نویسنده: “Gerald Corey” تحت عنوان ” نظریه ها و تمرین های مشاوره ی گروهی انسان گرا” ترجمه ی کتاب ” The Reality Slap” نویسنده: Russ Haris تحت عنوان “سیلی واقعیت” مقاله ها در بخش مقاله های سایت جهت مطالعه موجود است. من از همان ترم های اولی که در سال ۱۳۷۰ وارد دانشگاه شهید بهشتی شدم به واسطه ی مطالعات جسته گریخته به یادگیری روانکاوی سوق پیدا کردم. کمی بعد در جلسات فروید خوانی دکتر میترا کدیور شرکت کردم و به جلسات تحلیل روانکاوی فیلم دانشگاه تهران رفتم. جلسات خوانش مقاله های روان تحلیلی دانشگاه فردوسی مشهد تیر خلاصی بود بر سایر مکاتبی که آموخته بودم! ولی دغدغه ی معاش و همچنین پیدا کردن مکتبی که سریع تر بتوان آنرا آموخت و به اطاق درمان آورد، به طور موقت مرا از روانکاوی دور کرد. دو سال اخیر مجددا مطالعاتم در این باره را آغاز کردم و اکنون در دانشگاه تهران تحت آموزش،  سوپرویژن و درمان فردی روانکاوی هستم. به گمانم روانکاوی برای آنها که مایل به مداقه و گفت و شنود درباره ی مسائل، رنج ها، زندگی و تجربه هایشان هستند پرثمر خواهد بود. و من بسیار مشتاقم تا همراه آنها در این مسیر باشم.